جستجو
-
۲تصویر
درخواست گندم، ۱۳۲۳ ق
عرض حال علی اکبر باشماقچی در باب اینکه مادرش هر روز از طلوع آفتاب تا غروب برای گرفتن نان به نانوایی می رود و دست خالی برمی گردد؛ درخواست گندم برای مادرش از فرمانفرما؛ و دستور فرمانفرما به حاکم بروجرد، مجیرالملک، برای دادن پنجاه من گندم به وی.
-
۱تصویر
صورت مخارج اندرون، ۱۳۱۹ ق
صورت مخارج اندرون، شامل هزینههای نان، مغز گردو، سبزی، عدس، روغن چراغ، اسفناج، چغندر، آلوچه، ماست، تخم مرغ، دارچین، شیر گاو، خرما، زاج، اناردان، سکنجبین، عرق بیدمشک، تخم شربتی، ماش، پیاز، نمک، دوا و شکر، و گوشت
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه و پاکت از طرف منتصر لشکر خطاب به عمید لشکر، که محتوای آن به شرح زیر است: اظهار خوشحالی از دریافت نامه مخاطب و سلامتی او؛ دادن اطمینان به او درباره احوالات شهور و سلامتی اهل خانه و متعلقان؛ توقیف ملک زاویه و شکایت از اعمال و رفتار ملک سلطان و درخواست از مخاطب برای رساندن پیغام منتصر لشکر به او و تهدیدش به فرستادن مأمور در صورت خارج نشدن از ملک زاویه و اینکه آه و ناله دختر مظلومه خانه دنیا و آخرت او را ویران خواهد کرد؛ درخواست چهار خروار آرد برای خانه منتصر لشکر به دلیل وضع بد نان؛ ابلاغ سلام به صولت السلطان و به علیه عالیه حاجی خانم و نورچشمی زهرا سلطان خانم.
-
۱تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
درباره رسیدن نامه مخاطب و رفع نگرانی؛ در باب تحویل آرد و لپه و نخود به خانه مخاطب و خانه حمیدالسلطان؛ درخواست عظمت خانم برای فرستادن آرد؛ خبر سلامتی اهل خانه و نورچشمان؛ وصول چهل و پنج تومان از حقوق سال گذشته مخاطب و دادن آن به خانه او؛ شکایت از نامه ندادن مخاطب؛ از قول والده مخاطب: برای خانه روغن زرد و کشک و پنیر خیک و گوسفند برای قورمه بفرستید و از بابت خانه نگرانی نداشته باشید، منتصر لشکر نمیگذارد ماها معطل بمانیم؛ تقاضای نوشتن نامه زود به زود؛ تقاضای فرستادن آرد برای خانه و همشیره خود عظمت خانم، اینکه آرد در تبریز نیست و نان کمیاب شده است؛ نورچشمی ملوک خانم دلتنگی آقا را میکند؛ عظمت...
-
۱تصویر
صورت جمع و خرج، ۱۳۱۸ ق
صورت جمع و خرج تتمه از ۲۶ شعبان ۱۳۱۸ ق تا شوال ۱۳۱۹ ق حاوی اطلاعاتی درباره اقلام و حوالهجات دریافت شده توسط والده میرزا محمد رضا، جمع و خرج عیال زینالعابدین، و جمع و خرج عیال آقا میرزا آقا
-
۱تصویر
نامه منتصر لشکر به والده
احتمالا از منتصر لشکر خطاب به والده مکرمه که محتوای آن به شرح زیر است: احوالپرسی و شکایت از سفر که جز زحمت حاصل دیگری نداشته، اظهار نگرانی از اغتشاش تبریز و اینکه آیا حاجی خان آرد برایشان فرستاده است یا نه؛ اگر مشهدی بیرامعلی، که به گفته نور چشمی عمید لشکر پیش مخاطب است، خوب خدمت کند او هم جبران خواهد کرد؛ درباره تحصیل نور چشمان میرزا محمود خان و میرزا احمد خان و وضعیت محمد خان پرسیده؛ از مخاطب خواسته که احوالات خود را از عمید لشکر بخواهند که بنویسد؛ اگر حاجی آرد نفرستاده از عمید لشکر گندم بگیرند و آرد ذخیره کنند، از بازار نان تهیه کنند و نان را هم ذخیره کنند؛ سفارش بستن در میانی حیاط...
-
۱تصویر
نامه غلام حسین عامری به قمرالملوک عامری
نامه غلام حسین عامری سردار مجلل از وکیل آباد نرماشیر به همسرش قمرالملوک عامری، درباره رفتن به سمت برج و ریکان [ریگان] و مراجعت به بم، احوالپرسی از قمرالملوک و نورچشمی عشرت، درخواست دادن خبر وضع حمل مخاطب با تلگرام از بم به نرماشیر، سلام رساندن به بیبی، خانم، و خانم همشیره، پیغام به نعمت الله برای پرداخت جیره محمد مهتر و غلام حسین آب کش به صورت حواله ماه به ماه به استاد خباز و دادن گندم به محمد و نان به غلام حسین، درباره آمدن عبدالوهاب خان به بم و منزل شوکت نظام و آمدن عبدالعزیزخان از جیرفت، و به سکینه، طایه، سایر اهل خانه، و طایه عشرت سلام رسانده است.
-
۳تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: دریافت پاکت حاوی لوایح و نامههای آقای مقتدر و منتصر و رساندن آنان به صاحبانشان و اینکه خودشان جواب میدهند؛ با اشاره به درخواست مخاطب برای صورتحساب مخارج خانه میگوید که این حسابها در جایی ثبت نشده و کسی نمیداند ولی خرده قروض داده شده، مال حاجی اسمعیل نیز قرار است داده شود؛ اشاره به اختلاف حساب با حاجی میر محمد و سرزنش مخاطب از بابت مبهم بودن حسابهایش؛ دادن دو تومان از ۱۵ تومان ماهیانه خانه به فاطمه خانم؛ اینکه برای خانه نان تهیه شده و نگران نباشد؛ اشاره به نوشته فرخ خان که با این نامه فرستاده میشود و درخواست عرقیجات؛ ازدواج دختر حاج محمد حسین با پسر حاجی...
-
۱تصویر
نامه از والده و منتصرلشکر
نامه در دو صفحه، احتمالا به عمید لشکر؛ یک صفحه از طرف والده نوشته شده، خوشحالی از رفع کسالت نورچشمی و بازگشتش به خدمت و فعالیت، آرزوی دیدار او، توضیح درباره دادن جواب نامهها بلافاصله پس از دریافت نامه، خبر رسیدن آرد و جوراب و کبکها، دریافت پولی که نویسنده برای خرجی میفرستد، قیمت سرداری، دلخوری حمیدالسلطان از مخاطب بابت ندادن نامه، درباره نگرانی حاجی اسمعیل بابت گندم و روغن، درباره گلها و کاشتن باغچه، سلامتی ملوک خانم و راضیه، اهالی خانه، همشیره و همشیرهزادهها، اشاره به پختن نان برای خانه، درخواست فرستادن ده تومان برای دادن طلب کربلایی محمد علی؛ در صفحه دوم منتصر لشکر اشاره کرده است که...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
خطاب به معتمدالسلطان نورچشمی عمید لشکر، احتمالا از طرف منتصرلشکر؛ در خصوص فرستادن گندم به منظور فروختن برای خرجی و همچنین مقداری برای آقای سرهنگ، ارسال سلام به حمیدالسلطان، درباره فرستادن آرد، و تفاوت هزینه آرد کردن گندم، سفارش درباره دقت در جابهجا کردن اشیاء خانه و آوردن اشیائی که صورتشان را نوشته است، شامل مواد خوراکی (پیاز، تخم آلبالو، برگ مو و سبزی دلمه، زنجبیل، دارچین، فلفل، رازیانه، تخم گشنیز، زیره کرمان، خولنجان و سورنجان)، پارچه و لباس (چیت آستری، ابریشم شرابی، دکمه، دستکش سفید زنانه، پوتین برای محمد)، اسباب خانه (زیر سماور، کماجدان، آینه کوچک)، و ابزار نوشتن و مشق بچهها (کاغذ،...